زهرا سادات سیدین: شهید احمد قنبری یك امام حسینی واقعی بود

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادیو مقاومت؛ زهرا سادات سیدین همسر خلبان شهید احمد قنبری در گفتگو با برنامه «در امتداد شقایق» رادیو مقاومت اظهار كرد: من در خانواده مذهبی بزرگ شدم پدرم پاسدار و مادرم هم مبلغ مذهبی بودند و 18 ساله بودم كه با احمد آقا ازدواج كردم.

وی افزود: از كودكی علاقه زیادی به روضه و هیئت داشتم و عشق به سیدالشهدا (علیه السلام) باعث شد با تمام سختی ها و مشكلات مبارزه و مقاومت كنم. 13 ساله بودم كه با تأكید پدرم قرآن را حفظ كردم و یك سال مدرسه نرفتم تا قرآن را حفظ كنم.

همسر شهید احمد قنبری گفت: احمد آقا با تربیت صحیح پدر و مادر اهل مسجد و روضه اهل بیت بودند. یكی از مهم ترین ویژگی های شهید احمد قنبری این بود كه یك امام حسینی واقعی و شخصیت بسیار آرام، منضبط، قانونمند و ساكت و در عین حال بسیار منعطف بودند و تا قبل از شهادت از درجه نخبگی و استاد خلبانی ایشان مطلع نبودم.

سیدین بیان كرد: احمد آقا در زمان پیدا كردن مقرّ عبدالحمید ریگی خیلی مأموریت می رفت. طبیعتاً در نبود همسرم دلتنگی عجیبی داشتم و خیلی سخت می گذشت و هنوز هم این دلتنگی را حس می كنم.

وی افزود: آنچه كه در جامعه امروز ما گم شده عمل است و این عمل همسرم بود كه برایم بسیار جذاب و دلنشین بود. همسرم كتابخانه بزرگی داشت و چون مقلد آیت الله بهجت بود تمام كتابهای ایشان را مطالعه می كرد و این مطالعات احمد آقا به دست نوشته هایی تبدیل شده بود كه نزد خود نگه می داشت.

همسر شهید احمد قنبری گفت: عشق به دستگاه امام حسین (ع) باعث شد كه نگاهی به دنیا نداشته باشم و در زمان شهادت هم از شهید احمد آقا خواستم كه در هر سختی به من كمك كند.

سیدین اظهار كرد: احمد آقا در طول زندگی 9 بار كربلا رفت و من عشق عمیق به سیدالشهدا (ع) و عمل واقعی را در احمد آقا می دیدم و از مهم ترین ویژگی این مرد اخلاصش بود بطوریكه حتی محبتش به من هم از روی اخلاص و برای نزدیك شدن به خدا بود.

وی افزود: احمد آقا احترام عجیبی به من می گذاشت و از گل كمتر با من برخورد نمی نكرد و روزی كه پیكرش را آوردند به امام زمان (ع) استغاثه كردم و بالای سر پیكر شهید كه قابل شناسایی نبود و سوخته بود به یاد روضه های مقتل و حضرت زینب افتادم.

همسر شهید احمد قنبری اظهار كرد: حسین فرزندم بچه بسیار دانایی بود و از دو سالگی مكبر مسجد شد و از یك سالگی حرف می زد كه برایم خیلی عجیب بود. وقتی قرار شد حسین به مدرسه برود با یك تب ساده مشخص شد كه نادرترین نوع سرطان خون را دارد. حسین را برای شفا با سربند علی اصغر به كربلا بردم و تا غروب در حرم حضرت اباالفضل (س) گریه كردم و برگشتم. وقتی حسین به كما رفت شش ساله بود گفت خدایا من از دست دكتر پرستارها خسته شدم بغل تو را دوست دارم و دلم برای پدرم تنگ شده است و حسین شب جمعه به رحمت خدا رفت.

گفتنی است؛ شما مخاطبان ارجمند رادیو مقاومت می‌توانید برنامه «در امتداد شقایق» رادیو مقاومت را شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9:00 تا 11:00روی موج اف ام ردیف 95,5 مگاهرتز و یا از طریق نرم افزار كاربردی ایران صدا دنبال كنید. همچنین سامانه پیامكی 30000955 آماده دریافت پیامك‌های مخاطبان فهیم رادیو مقاومت است.

خبرنگار: مائده علیم آبادی