صدای جمهوری اسلامی ایران

نزدیك به 80 روز از عملیات طوفان‌الاقصی توسط رزمندگان فلسطینی گذشته است و با وجود جنایات صهیونیست‌ها، بسیاری از دولت‌ها از عمل به وظیفه‌ انسانی و اخلاقی خود چشم پوشیده‌اند؛ یكی از آنها دولت مستقر در قاهره است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادیو مقاومت و به نقل از خبرگزاری ایرنا؛ طوفان‌الاقصی یك آزمایش عملی برای بسیاری از آرمان‌های جهانی بوده است. در این مدت دولت‌های مختلف جهان نیز نقش پررنگ خود را (در حمایت از جنایات صهیونیسم یا محكومیت آن) ایفا كرده‌اند. ایالات متحده بزرگترین حامی حملات صهیونیست‌ها محسوب می‌شود. دولتی كه در همه بخش‌های نظامی، امنیتی، سیاسی، رسانه‌ای و اقتصادی برای اسرائیل سنگ تمام گذاشته و در كمتر از یك سال تا انتخابات ریاست جمهوری، پیوندی محكم میان لابی‌های صهیونیستی آمریكا و دولت دموكرات «جو بایدن» برقرار كرده و امیدهای بایدن را برای انتخاب دوباره افزایش داده است.

با گذشتن از نقش چین، هند، روسیه، انگلستان و اتحادیه ی اروپا، كنكاش عملكرد دولت‌های جهان عرب از اهمیت زیادی برخوردار است. در میان كشورهای عربی برخی مانند یمن در حمایت از غزه، به طور مستقیم وارد درگیری‌ها شده و حتی از نداشتن مرز زمینی با سرزمین‌های اسرائیلی و محدود شدن درگیری‌هایشان با این رژیم اظهار تأسف كرده‌اند. در مقابل نیز برخی دولت‌ها از جمله شیخ‌نشینان بحرین نه تنها هیچگاه جنایات صهیونیست‌ها را محكوم نكرده‌اند، بلكه برای دفاع از اسرائیل به ائتلاف دریایی آمریكا علیه یمن نیز پیوسته‌اند!

یكی از مهم‌ترین كشورهایی كه نمی‌توان از نقش آن به سادگی گذشت، مصر است. كشوری كه با غزه‌ تحت محاصره، مرز زمینی دارد. از این جهت و با توجه به وجود مرزهای آن با سرزمین‌های اشغالی، توان نقش‌آفرینی بالقوه مصر در كمك به غزه و مقابله با تل‌آویو بی‌نظیر است اما مصر چه عملكردی در این مدت به ثبت رسانده است؟

ترس از ارسال اقلام بشردوستانه به غزه

دولت مصر در این مدت اقدام به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خود كرده كه نتیجه آن سومین پیروزی متوالی عبدالفتاح السیسی بوده است‌. مصر به طور سنتی و از زمان انعقاد پیمان كمپ‌دیوید، همواره تصور ویژه‌ای از قدرت رژیم صیهیونیستی در ذهن خود شكل داده است. تشكیل این ذهنیت البته بی‌ارتباط با شكست‌های متوالی «جمال عبدالناصر» و «انور سادات» در نبردهای نظامی با رژیم، نبوده است.

السیسی كه در نقش رئیس‌جمهوری مصر نقش مهمی در تعیین و اعمال سیاست‌های خارجه دارد، یك ارتشی و هم‌كلاسی سابق عبدالفتاح البرهان (رئیس شورای حاكمیتی سودان) در كالج نظامی بوده است. ارتش مصر دهه‌هاست به طور مستقیم و هر ساله، یك میلیارد دلار از دولت فدرال آمریكا دریافت می‌كند و در مصر این عبارت شایع است كه حقوق نظامیان ارتش مصر را واشنگتن پرداخت می‌دهد.

با توجه به این موارد و انبوه مسائل بیان نشده دیگر از مناسبات قاهره با آمریكا و اسرائیل، رفتار امروز این كشور به راحتی فهم می‌شود. امروزه دولت مصر نه تنها در رساندن اقلام نظامی و كمكی به غزه خودداری می‌كند، بلكه حتی از ارسال دارو، غذا و آب آشامیدنی نیز امتناع می‌ورزد. در واقع عبد الفتاح السیسی شجاعت لازم برای باز كردن گذرگاه رفح برای ارسال دارو به كودكان فلسطینی را ندارد. به همین دلیل بسیاری از كارشناسان، دولت مصر را شریك جنایات رژیم اشغالگر در این جنگ می‌دانند.

مصر نه تنها اقدامات جنایتكارانه‌ صهیونیست‌ها را محكوم نكرده، بلكه در صحنه عمل نیز هیچ كمك چشمگیری به فلسطینیان نكرده است. در عرف روابط بین‌الملل، ارسال اقلام بشردوستانه (از جمله غدا، دارو و آب) كمترین معنا و
هزینه‌های سیاسی را به دنبال دارد. با این وجود، دولت عربی شمال شرق آفریقا، حتی شجاعت این اقدام را نیز بدون اجازه اسرائیلی‌ها ندارد.

گذرگاه رفح در بخش جنوبی غزه در مرز شبه جزیره سینا مصر، تنها راه عبور برای غزه از مصر است و به‌ عنوان یك رابط حیاتی بین غزه و دیگر نقاط جهان عمل می‌كند. قاهره از عمل به وظایف انسانی و اخلاقی خود چشم‌پوشی كرده و البته دهه‌هاست كه آرمان‌های اسلام‌گرایی و ناسیونالیسم عربی را دور انداخته است. با این وجود، شاید بتوان آثاری مثبت از رفتار مصر نیز مشاهده كرد.

مصر در همه قطعنامه‌های غیرالزام‌آور مجمع عمومی سازمان ملل در حمایت از برقراری آتش‌بس، رای موافق ثبت كرده؛ در كنفرانس‌های همكاری اسلامی از بسیاری دیگر از دولت‌های عربی مواضع قاطع‌تری اتخاذ كرده و البته با وجود متحمل شدن زیان‌های مستقیم، از مقابله با حملات انصارالله یمن علیه كشتی‌های اسرائیلی (یا به مقصد اسرائیل) در دریای سرخ امتناع ورزیده است.

این كشور به صراحت و در همان نخستین ساعت‌های شنیده‌شدن زمزمه‌های تشكیل ائتلاف دریایی به رهبری آمریكا علیه یمن، عدم پیوستن به این ائتلاف را اعلام كرد. همچنین طرح‌های اسرائیلی_آمریكایی مبنی بر اسكان آوارگان غزه در خاك خود (صحرای سینا) را غیرقابل پذیرش خواند و همراهی لازم را با دولت جعلی تل‌آویو به منصه‌ ظهور نرساند.

اگر بتوان دو مورد اول (رای‌گیری سازمان ملل و اتخاذ مواضع در كنفرانس‌های همكاری اسلامی) را شكلی و فاقد اثری مهم خواند، دو اقدام دیگر (نپیوستن به ائتلاف دریایی آمریكا و نپذیرفتن طرح اسكان آوارگان فلسطینی) نمود و اثری عینی و عملی دارند و از تاثیرات چشمگیری در مناسبات و معادلات مربوط به جنگ برخوردارند.

اما چرا رأی‌گیری‌ها در مجمع عمومی سازمان ملل اهمیت زیادی ندارد؟ در این باره باید گفت، قطعنامه‌های مجمع عمومی الزام‌آور نبوده و فقط دارای بار سیاسی است. به علاوه، هنگامی كه قاطبه دولت‌های عضو به طرح برقراری آتش‌بس، رأی مثبت می‌دهند، رأی مثبت قاهره نیز نوعی همراهی با جریان جهانی محسوب شده و كمترین فشار سیاسی و بین‌المللی را متوجه این كشور می‌كند؛ بنابراین رای قاهره به طرح‌های آتش‌بس در مجمع عمومی را نمی‌توان اقدامی ایدئولوژیك یا مبتنی بر حس اسلامی یا عربی دانست، بلكه فقط این اقدام در چارچوب منافع ملی مصر تعریف می‌شود.

مواضع قاهره در كنفرانس‌ها بیانگر چیست؟

مصر به عنوان كشوری كه گذرگاه حیاتی رفح در آن قرار دارد، به طور بی‌سابقه‌ای تحت فشار افكار عمومی جهانی و به‌ویژه عربی به منظور اعمال حاكمیت مستقل و بدون ابا از رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. برای مصر بهترین راه فرار از این حجم فشار افكار عمومی، بیان سخنانی انقلابی و قاطع (به مانند كاری كه رجب طیب اردوغان در تركیه انجام می‌دهد) در عین حال بی‌تاثیر است. این به معنای حفظ حداكثری مناسبات با رژیم صهیونیستی در عین انجام اعمال پوپولیستی است كه برای فریب دادن و جلب افكار عمومی انجام می‌شود. اما چرا مصر از پذیرش مهاجران غزه خودداری كرده و با طرح اسكان اجباری آنان مخالفت می‌كند؟

در نگاه اول، این اقدام نوعی رفتار شجاعانه در مقابل طرح‌های فریبكارانه غربی عبری تلقی می‌شود اما اگر دقیق‌تر به موضوع بنگریم، حتی همین موضوع را نیز می‌توان در چارچوب منافع ملی مصر تعریف كرد. به طور حتم پذیرش حتی درصدی از جمعیت 2.6 میلیون نفری غره، باعث ایجاد بحران‌های پناهندگی در مصر می‌شود و این دولت ورشكسته كه با گندم‌های رایگان روسیه همچنان زنده مانده، قادر به تأمین هزینه‌های این پناهندگان نخواهد بود.

از سوی دیگر با نگاه به كشورهایی كه بخشی از پناهندگان فلسطینی را در خود جای داده‌اند، متوجه می‌شویم كه اردوگاه‌های تعبیه شده برای پناهندگان منشأ ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی برای دولت میزبان شده‌اند. پس به قطعیت می‌توان گفت این اقدام مصر نیز نوعی رفتار بشردوستانه و آرمان‌گرایانه نبوده و فقط در راستای تأمین منافع ملی اتخاذ شده است.

مخالفت با ائتلاف دریایی آمریكا را نیز می‌توان در راستای سیاست تامین منافع ملی مصر دانست؟ پاسخ مثبت است. به جرأت می‌توان گفت كانال سوئز مهم‌ترین آب‌راه جهان است. این شاهراه دریایی در مصر واقع شده و ترانزیت دریایی در آن سالانه سود هنگفتی برای اقتصاد مصر فراهم می‌كند. برای دولت مصر هرگونه تهدید علیه این كانال، از دست رفتن یك منفعت ملی حیاتی (یا شاید حتی بتوان گفت منفعت ملی وجودی) معنا خواهد شد.

این تهدید می‌تواند توقف یا غرق‌شدن یك كشتی در كانال یا وقوع نزاع نظامی تمام عیار باشد. زیرا ایجاد هرگونه تنش نظامی در این كانال، شركت‌های خصوصی و كمپانی‌های شرقی و غربی را دور خواهد كرد و راه‌های جایگزین (مانند دماغه‌ امید نیك در آفریقای جنوبی) را مقابل آنها قرار خواهد داد. بنابراین مصری‌ها تنش ایجاد شده توسط انصارالله یمن را همان‌گونه كه خود یمنی‌ها ادعا می‌كنند، فقط متوجه اسرائیل می‌دانند و تلاش خود را برای عدم از دست رفتن این منفعت ملی حیاتی به نحو احسن انجام‌ می‌دهند.

قاهره ائتلاف دریایی آمریكا را نوعی ماشین جنگی می‌داند كه بیشترین دود آن در چشم مصر خواهد رفت. این اعتقاد و حس بی‌اعتمادی به آمریكا به‌ویژه زمانی تقویت می‌شود كه كریدور ادعایی جدید هند، امارات، عربستان، اردن، اسرائیل و یونان جلوه می‌كند؛ كریدوری كه پیشنهاد ایالات متحده بوده و به طور مستقیم كانال سوئز و منافع حیاتی مصر را دور می‌زند.

پس مصری‌ها معتقدند پیشنهاد دهنده‌ كریدور هندی (یعنی واشنگتن) اهمیتی برای كانال سوئز و فراهم بودن منافع ملی حیاتی مصر قائل نبوده و به این ترتیب آمریكا در اتخاذ تصمیم‌های مربوط به واكنش به حملات انصارالله یمن، محتاطانه عمل نخواهد كرد (و وقوع جنگی گسترده در دریای سرخ و انسداد كانال سوئز ممكن خواهد شد.) بنابراین تصمیم مخالفت مصر با پیوستن به ائتلاف دریایی آمریكا علیه نیروهای قدرتمند یمنی نیز نوعی تصمیم‌گیری عاقلانه و بر اساس منافع ملی بوده و هیچگونه حس همدردی با مردم مظلوم غزه و تلاش برای مقابله با صهیونیسم در آن دیده نمی‌شود.

البته باید به این موضوع نیز اشاره كرد كه ناامنی‌های همسایگان مصر، اقتصاد و گردشگری این كشور را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد و از طرفی در جریان فلسطین، انزجار جوامع مختلف را در انفعال این كشور به دنبال خواهد داشت كه باعث می‌شود مصر به دنبال ایجاد آتش‌بس موقت و دائم باشد تا هم بتواند چهره خود را در بین ملل مختلف به عنوان یك كشور صلح‌طلب و حامی فلسطین معرفی كند و هم پیش برنده سیاست‌های رژیم در مذاكرات آتش‌بس باشد.

جمع‌بندی

امتحان طوفان‌الاقصی برنده‌ها و بازنده‌هایی داشته است. كسانی كه انسانیت، حقوق بشر و ادعای چند دهه‌ای خود برای ایجاد جهانی سالم و به دور از خشونت به‌ویژه برای كودكان را فدای امیال رژیم اشغالگر قدس كرده‌اند.
به جرأت می‌توان مصر را یكی از آنها دانست؛ كشوری كه هیچ حمایت عینی و عملی از اراده‌ مردم فلسطین یا رساندن كمك به آنها انجام نداده و شاید فقط در سخنرانی‌ها، كلمات و جملاتی زیبا به زبان آورده است. مصر همانند تركیه، خود را كشوری نشان داده كه در سخن، شجاع و قدرتمند اما در عمل، منفعل و ترسوست.

مرتبط با این خبر

  • احتمال حمله حزب‌الله به تأسیسات هسته‌ای اسرائیل

  • یمنی‌ها باعث نابودی صنعت گردشگری اسرائیل شدند

  • جوانان فلسطینی سپر انسانی تله‌های انفجاری می‌شوند

  • شكایت علیه ترور شهیدسلیمانی هنوز ثبت نشده است!

  • اسرائیل به عمد زنان را هدف قرار می‌دهد/ نتانیاهو، ضدزن و زندگی است

  • نتانیاهو صدای مرگ را در اراضی اشغالی می‌شنود

  • سینمای مقاومت با نسل جوان آشتی كند

  • حزب‌الله توان جنگ فرسایشی را دارد/ اسرائیل هرروز شگفت‌زده می‌شود

  • افزایش روحیه محور مقاومت با همدلی مردم و سفر مقامات ایرانی

  • بزرگترین دستاورد جبهه مقاومت نابودی جایگاه اسرائیل است