شیخی ضمن بررسی خطای شناختی در دركِ جامعه ایرانی توسط نهادهای آمریكایی گفت: این نهادها، به دلیل عدم شناخت صحیح از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی ایران، دچار خطای شناختی عمیقی میشوند كه ناشی از تأثیر معاندین ایران بر آنها است.
برنامه «گفتگوی سیاسی» رادیو گفت وگو با موضوع آمریكا و خطای محاسباتی مداوم در امور ایران؛ از رخداد انقلاب اسلامی تا اقتدار كنونی و با حضور دكتر هوشنگ شیخی كارشناس مسائل سیاسی به روی آنتن رفت.
هوشنگ شیخی به بررسی خطاهای شناختی و تحلیلی ایالات متحده در خصوص جامعه ایران و تحولات سیاسی آن پرداخت و گفت: این خطاها تنها محدود به سالهای اخیر و دوران ترامپ نیست، بلكه ریشه در تاریخ دارد و به دوران پیش از انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57 برمیگردد. به عنوان مثال، در زمان فرار شاه از كشور، اطلاعات و برآوردهای امنیتی كاخ سفید نشان میداد كه احتمال وقوع دگرگونی در ایران پایین است و شاه ممكن است دوباره به قدرت بازگردد.
وی به دو عامل اصلی در این خطاها اشاره كرد و افزود: پیشینه تاریخی خطاهای شناختی در تحلیل جامعه ایران و عدم شناخت صحیح از ماهیت انقلاب اسلامی و جامعه ایرانی عوامل اصلی هستند كه موجب میشود آمریكایی ها در محاسبات خود در خصوص جامعه ایران دچار خطا و اشتباه راهبردی شوند.
این كارشناس مسائل سیاسی با تصریح بر اینكه خطاهای محاسباتی آمریكا باعث میشود اقدامات و سیاستگذاریهای ایالات متحده در مواجهه با ایران با شكست روبرو شود، اظهار كرد: این خطاها نه تنها در گذشته بلكه در تصمیمگیریهای فعلی نیز تأثیرگزار هستند و به نوعی به عدم درك صحیح از جامعه ایرانی و تحولات آن منجر میشوند.
شیخی با ذكر مثالی از خطاهای محاسباتی آمریكا در قبال ایران بیان كرد: به عنوان نمونه، در سال 32 و در زمان كودتا، ایالات متحده جامعه ایران را از دریچه حاكمان و دربار میدید و نه از منظر مردم. این رویكرد باعث شد تحلیلها و اقدامات امنیتی و سیاسی ایالات متحده در قبال ایران ناكارآمد باشد.
وی ضمن تحلیل و بررسی خطای شناختی در دركِ جامعه ایرانی توسط نهادهای آمریكایی گفت: این نهادها، به نمایندگی از آمریكاییها، از طریق سفارتخانهها و مشاورین خود، جامعه ایران را مطالعه و تحلیل میكنند، اما به دلیل عدم شناخت صحیح از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی ایران، دچار خطای شناختی عمیقی میشوند. این خطا ناشی از تأثیر معاندین جمهوری اسلامی ایران بر روی این مشاورین است كه تصورات خود را به واقعیتهای ایران تحمیل میكنند.
این كارشناس مسائل سیاسی در ادامه، به تأثیر تحریمهای اقتصادی و سیاست فشار حداكثری دولت ترامپ اشاره و تصریح كرد: علی رغم این فشارها، جمهوری اسلامی ایران توانست راههای جدیدی برای مقابله پیدا كند كه این مسئله، نشاندهنده ماهیت مقاوم و خودكفای ایران است. تاریخچه جنگ تحمیلی هشت ساله نیز به عنوان یك تجربه گرانبها شناخته میشود كه موجب شكلگیری مفاهیمی چون جهاد خودكفایی و خوداتكایی در ایران شد.
شیخی با بیان اینكه ایران در دوران جنگ، با وجود محدودیتهای شدید، به توسعه قدرت موشكی خود پرداخت و به جای وابستگی به قدرتهای خارجی، بر اساس خوداتكایی و خودیاری پیش رفت، اظهار كرد: این تجربیات و مفاهیم مكتبی به جمهوری اسلامی ایران كمك كردند تا به یك قدرت مستقل تبدیل شود و وابستگی به دیگر كشورها را كاهش دهد.
وی از خطاهای شناختی و استراتژیك در درك جمهوری اسلامی ایران و مردم این كشور توسط آمریكا خبر داد و تصریح كرد : ایران علاوه بر ماهیت دولتی، دارای ماهیت مكتبی و جنبشگونه است كه به آن توانمندی بالایی در بسیج گروههای مختلف در منطقه میدهد. این جنبشی بودن و مكتبگرایی باعث شده انقلاب اسلامی تنها به جغرافیای ایران محدود نشود و به عنوان یك اندیشه جهانی مطرح شود.
این كارشناس مسائل سیاسی به خطای شناختی آمریكاییها نسبت به مردم ایران اشاره و بیان كرد: آنها تصور می كنند نارضایتیهای مردم ایران از مسائل اقتصادی و اجتماعی به معنای مخالفت با جمهوری اسلامی است، در حالی كه مردم در مواقع بحرانی به حمایت از نظام و ارزشهای آن ادامه میدهند. اساسا ماهیت جمهوری اسلامی و ایران به شدت به هم پیوسته است و جدایی این دو، درك نادرستی است كه منجر به اشتباهات استراتژیك و تاكتیكی میشود.
شیخی به تاریخچه حمایت مردم از نظام اسلامی در بزنگاههای مختلف اشاره كرد و گفت: این حمایتها به عنوان پایهای برای ثبات و پیشرفت جمهوری اسلامی عمل كرده است. علی رغم این موضوع، خطاهای تحلیلی و شناختی هنوز هم در دستگاههای تصمیمساز و اجرایی آمریكا وجود دارد و بر روندهای سیاسی آنها تأثیر میگذارد.