درباره‌ی كتاب از فروردین تا فروردین:

سال‌ها پیش، هنگامی كه انقلاب اسلامی تازه به پیروزی رسیده بود، حكومت عراق، به سركردگی صدام حسین، می‌پنداشت پایه‌های حكومت ایران آن‌چنان سست و ضعیف شده كه با یك هفته لشكركشی به این مرزوبوم، می‌تواند ایران را به اشغال خود دربیاورد. صدام برای تحقق این خیال خام از هیچ‌ جنایتی علیه مردم ایران دریغ نكرد و كشورهای غربی نیز از هیچ كمكی نسبت به صدام و نیروهایش غفلت نورزیدند. ایرانی كه به‌تازگی اركان اصلی حكومتی‌اش متحول شده بود، با رشادت جوانان غیورش به پا خاست و نشان داد كه حتی اگر كل جهان نیز به یاری صدام بیایند، بازهم یارای مقاومت در برابر مردان و زنان شجاع ایرانی را نخواهند داشت.





در بخشی از كتاب از فروردین تا فروردین: خاطراتی از شهید قاسم اسماعیلی می‌خوانیم.

یا اَیُّها الاِنسان اِنَّك كادِحُ اِلی رَبِّك كَدحا فَملاقیه

ای انسان تو در حال كوشش و تلاش به‌سوی پروردگارت هستی، پس او را ملاقات خواهی كرد.

وقت ملاقات نزدیك است. راه پرپیچ و طولانی. كم‌كم به‌ پایان می‌رسد. هدف نزدیك و سفر خاتمه می‌یابد. وقت هجرت فرامی‌رسد و سفری تازه را شروع می‌كنیم. هجرت به دیاری دیگر و به دنیایی تازه.

هجرت از سرزمینی كه دارای ابعادی است كه تشكیل‌شده است از: ضلالت‌ها، معصیت‌ها گنا‌هان، گمراهی‌ها و... به سرزمینی كه از همه این ابعاد و اوصاف مبرا هست. میعادگاه عاشق و معشوق، وعده‌گاه یاران و...

آری وقت ملاقات نزدیك است شاید چند روزی بیش نباشد، شاید هم زودتر به این دیدار موفق شویم، آری كاروانی در این سفر به‌پیش می‌رود، سپاهی عظیم لشگریان جنداله با صفوفی پولادین و عزمی استوار به‌پیش می‌روند تا پس از نابودی كفر و الحاد با معشوق خویش را ملاقات كنند. سپاهی درحركت است كه فرماندهی‌اش را امام زمان (عج) بر عهده دارد و سربازانش افرادی هستند كه هركدامشان جلوه و مظهر ایمان، شجاعت، تقوا و... هست. مقصدش دیدار با الله...

همه با هم به پیش می‌رویم تا سرانجام به هدف و آرزوی خویش برسیم.

مربیان این سپاه همانند اباعبدالله (ع) سرور شهیدان و آزادمردان جهان كه تمام درس‌هایشان را فراگرفته‌اند: درس جوانمردی، شجاعت، تقوی، عبادت، شهادت و...